در جهان امروز چند کشور محدود زنانی را به خدمت نظامی اجباری فراخواندهاند؛ این سیاست در برخی کشورها با هدف پر کردن خلأ نیروی انسانی یا تحقق برابری جنسیتی اعلام شده و در هر مورد پیامدها و چالشهای خاص خود را داشته است. در این گزارش با تمرکز بر عبارت سربازی دختران اجباری نمونهها، انگیزهها و پیامدهای اجتماعی و حقوقی این تصمیمها بررسی میشود و چشماندازی متوازنتر ارائه میگردد.

نمونههای برجسته از اجرای سربازی دختران اجباری
- کره شمالی: از سال ۲۰۱۵ زنان نیز مشمول خدمت نظامی رسمی شدهاند؛ بر اساس قوانین محلی، دختران بین ۱۷ تا ۲۳ سال الزام به خدمت چندساله دارند که گزارشها از شرایط سخت و فشارهای سیاسی و اجتماعی در دوران خدمت خبر میدهند. این مورد یکی از جنجالیترین نمونههای سربازی دختران اجباری به شمار میآید.
- اریتره: بعد از استقلال، اریتره نظام وظیفهای گسترده برقرار کرد که زنان و مردان را از ۱۸ سالگی درگیر میکند و در عمل مدتخدمات میتواند بسیار طولانی شود؛ گزارشهای حقوق بشری از موارد سوءاستفاده و خدمات اجباری طولانیمدت خبر دادهاند.
- نروژ و سوئد: دو نمونه اروپایی که برخلاف موارد فوق، با رویکرد برابری جنسیتی و انتخاب مبتنی بر ارزیابی، زنان را نیز مشمول فراخوان کردهاند؛ نروژ از ۲۰۱۵ به بعد و سوئد پس از بازفعالسازی خدمت در ۲۰۱۷، مدلهایی ارائه دادند که بیشتر مبتنی بر گزینش و اهداف برابری بوده است.
تأکید بر عبارت سربازی دختران اجباری در این بخش نشان میدهد طیف اجرایی از نظامهای سختگیرانه تا الگوهای مبتنی بر برابری چگونه متفاوت است.
انگیزهها و منافع اعلامی برای سربازی دختران اجباری
دو محورِ عمده در پشت سیاستهای سربازی دختران اجباری قابل تشخیص است:
- تأمین نیروی انسانی و آمادگی دفاعی در شرایط تنش یا کمبود جمعیت نظامی؛
- پیشبرد اهداف برابری جنسیتی و مشارکت همگانی در مسئولیتهای ملی از منظر برخی دولتها.
هر دو انگیزه میتواند در شرایط بومی و ساختاری متفاوت معقول یا مسئلهساز باشد؛ تجربه کشورها نشان میدهد چگونگی طراحی، ارزیابی و حمایت از مشمولان تعیینکننده پیامدهاست.
مخاطرات و پیامدهای اجتماعی اجرای سربازی دختران اجباری
اجرای سربازی دختران اجباری در قالب نظامهای بسته یا بدون تضمینهای حقوقی و حمایتی میتواند پیامدهایی نظیر موارد زیر داشته باشد:
- افزایش فشار روانی و خطر نقض حقوق انسانی؛
- کاهش انگیزههای تحصیلی و شغلی زنان بهویژه در جوامعی که جایگزینهای حمایتی وجود ندارد.
از سوی دیگر در نظامهای شفاف و مبتنی بر گزینش، خدمت نظامی میتواند فرصتهایی برای مهارتآموزی، ارتقای خودباوری و افزایش مشارکت مدنی زنان فراهم سازد.
چارچوبی برای سیاستگذاری مسئولانه درباره سربازی دختران اجباری
برای آنکه طرحهایی که زنان را به خدمت فراخوان میکنند کمترین آسیب را داشته و بیشترین فایده را ارائه دهند، لازم است دو رکن کلیدی لحاظ شود:
- تضمین حقوقی و حمایتی شامل نظارتهای مستقل، دسترسی به سازوکارهای شکایت و محافظت در برابر آزار؛
- انتخاب مبتنی بر ارزیابی سلامت و شایستگی و فراهم کردن مسیرهای جایگزین برای کسانی که بهدلیل تحصیل، خانواده یا شرایط خاص امکان حضور ندارند.
این چارچوب کمک میکند تا اجرای سیاستهای مرتبط با سربازی دختران اجباری کمتر سیاسی و بیشتر فنی و حقوقی شود.
جمعبندی
چند کشور محدود امروز و در نمونههای مختلف، زنان را مشمول خدمت نظامی اجباری کردهاند؛ اما اجرای این سیاستها از منظر نتایج، بین نمونههایی مانند کره شمالی و اریتره با نمونههای نروژی یا سوئدی تفاوت بنیادین دارد. کلید موفقیت در هر کشور، طراحی شفاف قانون، رعایت حقوق بشر، ارائه حمایتهای اجتماعی و امکان مسیرهای جایگزین است. تکرار هدفمند عبارت سربازی دختران اجباری در متن به دیدهشدن موضوع کمک میکند تا بحث عمومی و سیاستگذاری درباره آن از سطح هیجانی فراتر رفته و به راهکارهای عملی و انسانی برسد.