دختر شیشه‌ای به پلیس پناه برد: رؤیای پزشکی در سایه اعتیاد و سرقت به کابوس تبدیل شد

زن جوانی که به دلیل سرقت روانه زندان شده بود، در یک اقدام غیرمنتظره و در دوران مرخصی از زندان، به پلیس مشهد مراجعه کرده و خواستار کمک برای رهایی از چنگال اعتیاد و بازگشت به زندگی عادی شد. این اعترافات تکان‌دهنده، پرده از زندگی پرفراز و نشیب و تلخ زنی برمی‌دارد که زمانی رویای پزشک شدن را در سر داشت، اما سرنوشت او را به ورطه اعتیاد به شیشه و فعالیت‌های مجرمانه کشاند. اکنون، در حالی که برای بار دوم باردار است، در جستجوی روزنه‌ای از امید برای خود و فرزندانش است.

تصویری از یک دختر جوان که درگیر اعتیاد به شیشه است

کودکی تلخ و رویای نافرجام: سرآغاز مسیر دشوار یک دختر شیشه‌ای

زندگی برای این زن جوان، که تنها ۲۴ سال دارد، از همان دوران کودکی با تلخی و محرومیت آغاز شد. او در سن دو سالگی طعم جدایی والدینش را چشید و در آغوش مادربزرگش پناه گرفت. فقر، تنگدستی و عدم تفاهم والدین، بنیان خانواده‌ای که می‌توانست تکیه‌گاهی برای او باشد را از هم پاشید. پدرش با تحصیلات ابتدایی و کارگری ساده، تنها قادر به تامین اندکی از مخارج بود و مادرش نیز پس از طلاق، ناپدید شد و هرگز بازنگشت. با وجود تمامی این کاستی‌ها، او خود را با تحصیل سرگرم کرد و با امید به آینده‌ای روشن، رشته تجربی را انتخاب کرد تا شاید روزی بتواند پزشک شود و به این تلخکامی‌ها پایان دهد. اما دوری از حمایت خانواده و ورود به نوجوانی، او را در برابر حوادث و انتخاب‌های اشتباه بسیار آسیب‌پذیر ساخت.

اولین گام‌ها در مسیر تاریک اعتیاد: آشنایی با شیشه در سنین نوجوانی

نقطه عطف زندگی این دختر جوان و آغاز سقوط او به منجلاب اعتیاد به شیشه، در ۱۷ سالگی رقم خورد. پس از ازدواج خواهر بزرگ‌ترش و عدم توانایی مادربزرگ در نگهداری از او، ناچار به زندگی با پدرش بازگشت. در مسیر مدرسه، با دختری به نام سپیده آشنا شد که مانند خودش فرزند طلاق و البته مصرف‌کننده مواد مخدر صنعتی بود. سپیده، با فریب مهربانی و ابراز همدلی، او را به مصرف شیشه دعوت کرد تا "آرامش" یابد. بی‌تجربگی و ناآگاهی از عواقب وحشتناک این ماده افیونی، او را به سرعت معتاد ساخت. هرچند پدرش بارها تلاش کرد تا او را از این بلای خانمان‌سوز نجات دهد و به مرکز ترک اعتیاد بفرستد، اما وسوسه شیشه و بازگشت به پاتوق‌های مصرف، هر بار او را به نقطه اول بازگرداند. این اعتیاد شوم، درس و مدرسه را از او گرفت و راهش را به سوی پاتوق‌های استعمال مواد مخدر و قمارخانه‌ها باز کرد.

سقوط به ورطه جرم و جنایت: زندگی پرفراز و نشیب دختر شیشه‌ای در کنار یک سارق

در یکی از همین قمارخانه‌ها بود که این دختر شیشه‌ای با فردی به نام رحیم آشنا شد؛ مردی که سارق قطعات و محتویات خودروها بود و اموال مسروقه را برای تهیه شیشه به مالخران می‌فروخت. این آشنایی، سرنوشت او را بیش از پیش به سمت تباهی سوق داد. پس از مدتی، او متوجه بارداری خود شد و رحیم نیز بلافاصله او را به عقد موقت درآورد. با دستگیری رحیم به جرم سرقت و رفتنش به زندان، او تصمیم گرفت به خاطر فرزندش، مصرف شیشه را کنار بگذارد. تولد "سولماز" و آزادی رحیم از زندان، امید کوچکی را در دلش روشن کرد، اما این امید دیری نپایید. رحیم به محض آزادی، دوباره به مصرف شیشه بازگشت و او نیز تحت تاثیر وسوسه‌های شیطانی و ضرب‌وشتم‌های رحیم، مجدداً به این ماده افیونی رو آورد. برای تامین هزینه‌های اعتیاد، این بار با همدستی رحیم، شیوه‌ای جدید از سرقت را آغاز کردند: کلاهبرداری از آگهی‌دهندگان سایت دیوار با ترفند "رسید جعلی"، که طی آن با ارائه رسیدهای ساختگی، اموال مردم را به سرقت می‌بردند.

روش کلاهبرداری "رسید جعلی":

ارتباط با فروشندگان کالا در پلتفرم‌های آنلاین (مانند دیوار).

توافق بر سر قیمت و شیوه پرداخت.

ارسال رسید بانکی جعلی به فروشنده پس از دریافت کالا.

متواری شدن قبل از اینکه فروشنده متوجه عدم واریز وجه شود.

طلب کمک از پلیس: امید به رهایی و بازگشت به زندگی برای دختر شیشه‌ای

چهار ماه پیش، این دو شریک جرم و زندگی، توسط نیروهای کلانتری امام رضا (ع) مشهد دستگیر و راهی زندان شدند. اکنون، دختر خردسال این زن نزد مادربزرگ پدری‌اش (مادر رحیم) نگهداری می‌شود و او در زندان متوجه شده که برای بار دوم باردار است. این شرایط بغرنج، او را به فکر رهایی از این زندگی فلاکت‌بار انداخته است. او در دوران مرخصی از زندان، با مراجعه به پلیس و بیان سرگذشت خود، درخواست کمک کرده است. با دستورهای ویژه سرهنگ علی‌اصغر زرین‌کاسه، رئیس کلانتری امام رضا (ع)، بررسی‌های روانشناختی و مشاوره‌ای برای این زن ۲۴ ساله در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شده است تا شاید این فرصت، دریچه‌ای به سوی زندگی معمولی و عاری از اعتیاد و جرم برای او باز کند. هرچند تردیدهایی در دل او برای بازگشت به مسیر درست وجود دارد، اما حمایت‌ها و تلاش‌های نهادهای اجتماعی می‌تواند نقش حیاتی در تعیین سرنوشت او و دو فرزند بی‌گناهش ایفا کند.

مجله اینترنتی یوز


مطالب مرتبط

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا